استارت آپ واژهای است که در سالهای اخیر در اخبار دنیای فناوری به کرات شاهد استفاده از آن در توصیف کمپانیهای نوپایی هستیم که راهکارهای جدیدی را برای حل مشکلات و مسائل موجود در دنیای فناوری مطرح میکنند. به طور قطع منشا این واژه در سن فرانسیسکو و درهی سیلیکون نهفته است. اما استارت آپ چیست و به چه کمپانیهایی استارت آپ اطلاق میشود؟
استارت آپ چیست
تعریف استارتاپ به زبان ساده، یک کسب وکار نوپا و خلاقانه است که با هدف ارائه راهکارهای جدید برای حل مشکلات بازار شکل می گیرد. این نوع کسب وکارها معمولاً بر پایه فناوری و نوآوری بنا شده اند و به دنبال رشد سریع و مقیاس پذیری هستند. استارتاپ ها با مدل های کسب وکار انعطاف پذیر و استفاده از فناوری های روز، سعی دارند ارزش جدیدی را به مشتریان ارائه دهند.
یکی از ویژگی های مهم استارتاپ ها، عدم قطعیت و ریسک پذیری بالای آن هاست. برخلاف کسب وکارهای سنتی، که در بازارهای تثبیت شده فعالیت می کنند، استارتاپ ها اغلب در جستجوی مدل کسب وکار پایدار هستند و ممکن است چندین بار مسیر خود را تغییر دهند. اصطلاح «محصول حداقلی قابل ارائه (MVP)» در استارتاپ ها به محصول اولیه ای اشاره دارد که برای سنجش نیاز بازار و دریافت بازخورد مشتریان عرضه می شود.
استارتاپ ها معمولاً از حمایت سرمایه گذاران خطرپذیر (VCs) یا شتاب دهنده های کسب وکار بهره می برند. بسیاری از شرکت های بزرگ امروزی، مانند گوگل، فیسبوک و اوبر، کار خود را به عنوان یک استارتاپ آغاز کرده اند. با توجه به نقش کلیدی استارتاپ ها در رشد اقتصادی و اشتغال زایی، بسیاری از کشورها از طریق سیاست های حمایتی به توسعه این کسب وکارهای نوآور کمک می کنند.
شرکت استارت آپ چیست
شرکت استارتاپ، یک کسب وکار نوپا است که با یک ایده خلاقانه شکل می گیرد و به دنبال حل یک مشکل یا ایجاد ارزش جدید در بازار است. این شرکت ها معمولاً با استفاده از فناوری و مدل های کسب وکار نوآورانه، سعی در رشد سریع و گسترش خدمات یا محصولات خود دارند. برخلاف شرکت های سنتی که در بازارهای تثبیت شده فعالیت می کنند، استارتاپ ها معمولاً در جستجوی مدل کسب وکار پایدار و مقیاس پذیر هستند.
به طور کلی می توان ویژگی های شرکت های استارتاپی را به صورت زیر دسته بندی کرد:
- نوآوری: شرکت های استارتاپی معمولاً با یک ایده جدید وارد بازار می شوند و روش های سنتی را تغییر می دهند.
- رشد سریع: این شرکت ها هدف دارند در مدت کوتاهی رشد کنند و به تعداد زیادی از مشتریان برسند.
ریسک پذیری بالا: استارتاپ ها به دلیل ورود به بازارهای جدید و ناشناخته، با ریسک های زیادی مواجه هستند. - مدل کسب وکار متغیر: بسیاری از استارتاپ ها در طول مسیر کاری خود، مدل درآمدی یا محصول خود را تغییر می دهند تا بهترین روش را پیدا کنند.
- سرمایه گذاری و جذب سرمایه: این شرکت ها معمولاً از طریق سرمایه گذاران خطرپذیر (VCs)، شتاب دهنده ها یا سرمایه گذاری شخصی تأمین مالی می شوند.
نمونه های موفق شرکت های استارتاپی شامل اوبر (Uber)، اینستاگرام (Instagram) و اسپاتیفای (Spotify) هستند که از یک ایده کوچک شروع کرده و به شرکت های بزرگی تبدیل شده اند.
تعریف استارت آپ از نظر نیل بلومنتال
نیل بلومنتال، موسس و مدیرعامل کمپانی واربی پارکر (Warby Parker) استارت آپ را این چنین تعریف میکند:
استارت آپ یک کمپانی نوپا است که راهحلی نوین را برای یک مساله ارائه میکند؛ در حالی که تضمینی برای موفقیت کمپانی از طریق راه حل ارائه شده وجود ندارد.
بسیاری استارت آپ را فرهنگ نوینی برای اندیشههای نو و خلاق، برفراز ایدههای موجود میدانند که هدف از آن برطرف کردن مشکلات موجود در نقاط کلیدی است که به عنوان پاشنهی آشیل راهحلهای موجود شناخته می شوند.
تعریف استارتاپ از نظر آدورا چئونگ
آدورا چئونگ، موسس و مدیرعامل کمپانی هومجوی (Homejoy) که یکی از استارتآپهای مطرح ایالات متحده در سال ۲۰۱۳ بوده، در تعریف استارت آپ این مفهوم را با عنوان پنجره ی ذهن رو به آینده خوانده است. وی در این خصوص چنین اظهار نظر کرده است:
تاسیس یا پیوستن به یک استارت آپ به معنای یک تصمیم جدی برای جدا شدن از شرایط ایدهآل و پایدار به منظور دستیابی به رشد برقآسا و تلاش برای ایجاد موجی از تغییرات در مدت زمان کوتاه است.
استارتاپ چیست ویکی پدیا
ویکیپدیا نیز استارت آپ را یک تجارت نوپا در قالب یک کمپانی، شراکت یا سازمان موقت تعریف میکند که در پی ایجاد و راهاندازی یک مدل تجاری جدید در زمینهی خاصی است. ویکیپدیا نیز نوآوری را به عنوان شاخصهی اصلی استارت آپ عنوان کرده و به این نکته اشاره کرده که در باور عمومی، استارتآپها معمولا ماهیتی مرتبط با فناوری دارند؛ اما این موضوع همیشه صحت ندارد. این دایرهالمعارف اینترنتی درونمایهی استارت آپ را در جاه طلبی، نوآوری و تلاش برای رشد در سطح جهانی تعریف کرده است.
با توجه به تعاریف ارائه شده میتوان به روشنی دید که تاسیس استارت آپ نیاز به برقراری قوانین خاصی ندارد؛ حال آنکه درآمد، سود و تعداد کارکنان همواره در کمپانیهای بزرگ تغییر کرده و دغدغهی این مسائل را نیز دارند. استارت آپ فارغ از مسائلی که کمپانیهای بزرگ با آن دست به گریبان هستند، فقط در زمینهی کاری خود مشغول به کار است.
ویژگی های شرکت های استارتاپی
با بررسی تولد و فعالیت استارت آپ ها در سالهای اخیر میتوان به جرات گفت که بصورت میانگین عمر استارت آپ ها تقریبا سه سال است و این کمپانیهای نوپا پس از سه سال دیگر یک استارت آپ شناخته نمیشوند. دلایل متعددی برای پایان دوران سه سالهی شناخته شدن به عنوان استارت آپ مطرح است که از جملهی آن میتوان به تصاحب شدن توسط سایر کمپانیهای بزرگ، افزایش تعداد دفاتر به بیش از یک مرکز، افزایش درآمد به بیش از ۲۰ میلیون دلار، افزایش تعداد کارکنان به بیش از ۸۰ نفر و افزایش تعداد اعضای اصلی به بیش از پنج نفر یا فروش سهم اعضای اصلی اشاره کرد. در واقع میتوان در یک جملهی ساده رسیدن استارت آپ به سودآوری را پایانی برای شناخته شدن آن به عنوان یک استارت آپ موفق خواند.
در واقع فاکتور اصلی یک استارت آپ را باید توانایی آن برای رشد بدانیم. گراهام، استارت آپ را یک کمپانی تعریف میکند که ساختار آن برای رشد سریع معماری شده است. در واقع تمرکز برای رشد، فارغ از فاکتورهایی نظیر جغرافیایی است که اعضای استارت آپ آن را تاسیس کردهاند؛ از اینرو استارت آپها را باید از کسب و کارهای کوچک جدا کرد. یک رستوران جدید در یک شهر را نباید به عنوان یک استارت آپ بشناسیم.
استارت آپ با صنعت فناوری در هم تنیده شده و ریشههای استارت آپ با فناوری در هم گره خورده است.
در سالهای اخیر، در فرهنگ عامیانه، مفهوم و تغریف استارت آپ با صنعت فناوری در هم تنیده شده و ریشههای استارت آپ با فناوری در هم گره خورده است. برای مثال میتوان به اوبر (Uber) اشاره کرد که در زمینهی پیوند صنعت فناوری با حمل و نقل فعالیت میکند. آیا این کمپانی که هماکنون موفق شده با داشتن ارزشی ۳.۵ میلیارد دلاری، سرمایهای ۳۰۷ میلیون دلاری را جذب میکند، میتوان یک استارت آپ به شمار آورد؟
به طور حتم پاسخ این سوال منفی است. اوبر در حال حاضر تبدیل به یک کمپانی چند ملیتی در زمینهی حمل و نقل شده که براساس برآوردهای انجام شده درآمدی ۲۱۳ میلیون دلاری کسب خواهد کرد. مشابه ایرانی که همین مسیر را تقریبا طی کرده است Snap (اسنپ) می باشد که البته به دلیل اینکه اعداد و ارقام کافی در دسترس نیست، آنالیزی برای آن وجود ندارد.
استارتآپها برای پرورش فناوریهای خود از تکنولوژیهای متعددی استفاده میکنند؛ در این بین در دسترس بودن فناوری یا محصولات خود این کمپانیها نیز عامل مهمی در موفقیت و رشد یک کمپانی است. برای مثال در کشور آمریکا به واسطهی آمارهای منتشر شده که نشان از دسترسی ۹۸ از درصد از مردم به اینترنت دارد، موفقیت فناوریها و محصولات مبتنی بر اینترنت، تا حدودی تضمین شده است. زمانی که یک استارتآپ به اندازهای رشد کند که درآمد آن به چندین میلیون دلار برسد، دیگر باید دوران استارت آپ بودن این کمپانی را رو به اتمام خواند.
البته خود موسسان استارت آپها، فاکتور خاصی را برای تعریف یک کمپانی به عنوان استارت آپ رد میکنند.
راسل دسوزا، موسس استارت آپ سیتگیک (SeatGeek) که در زمینهی جستجوی بلیط بصورت اینترنتی فعالیت میکند، در این خصوص این چنین اظهار نظر میکند:
زمانی که موسسان و افراد در حال کار در یک استارت آپ احساس انجام یک کار خلاقانه و تاثیرگذار روی جامعه را از دست دادند، نمیتوان از عنوان استارت آپ برای تعریف یک کمپانی استفاده کرد. القای احساس نوآوری و فرهنگ پویای توسعه و پیشرفت در کمپانی با اضافه شدن نفرات جدید و همچنین گذشت چند سال از زمان تاسیس کمپانی بسیار سخت به نظر میرسد.
انواع استارتاپ ها
استارتاپ ها بر اساس نوع فعالیت، مدل کسب وکار و اهداف خود به دسته های مختلفی تقسیم می شوند. شناخت انواع استارتاپ ها به کارآفرینان کمک می کند تا مسیر مناسب را برای کسب وکار خود انتخاب کنند. در ادامه، مهم ترین انواع استارتاپ ها را بررسی می کنیم:
- استارتاپ های سبک زندگی (Lifestyle Startups)
این استارتاپ ها معمولاً توسط افرادی راه اندازی می شوند که به دنبال تبدیل علاقه شخصی خود به یک منبع درآمد هستند. نمونه هایی از این نوع استارتاپ شامل عکاسان مستقل، بلاگرها، فریلنسرها و مربیان آنلاین هستند. - استارتاپ های کوچک و محلی (Small Business Startups)
این نوع استارتاپ ها معمولاً با هدف تأمین نیازهای یک جامعه محلی راه اندازی می شوند و رشد سریعی ندارند. فروشگاه های آنلاین کوچک، کافه ها، رستوران ها و کسب وکارهای خدماتی نمونه هایی از این دسته هستند. - استارتاپ های مقیاس پذیر (Scalable Startups)
این استارتاپ ها بر پایه نوآوری و فناوری ایجاد می شوند و هدف آن ها رشد سریع و جهانی شدن است. شرکت هایی مانند گوگل، فیسبوک، اوبر و اسپاتیفای در این دسته قرار می گیرند. - استارتاپ های اجتماعی (Social Startups)
این نوع استارتاپ ها با هدف ایجاد تأثیر مثبت در جامعه فعالیت می کنند. سودآوری برای آن ها در اولویت نیست و بیشتر روی مسائل محیط زیستی، آموزشی و اجتماعی تمرکز دارند. - استارتاپ های خریداری شونده (Buyable Startups)
این استارتاپ ها با هدف توسعه سریع و فروش به شرکت های بزرگ تر ایجاد می شوند. بسیاری از استارتاپ های حوزه فناوری بعد از رشد اولیه، توسط شرکت های بزرگ خریداری می شوند. - استارتاپ های بزرگ (Large Company Startups)
این استارتاپ ها توسط شرکت های بزرگ برای ورود به بازارهای جدید و توسعه فناوری های نوین ایجاد می شوند. نمونه هایی از این نوع، نوآوری هایی هستند که توسط مایکروسافت و اپل معرفی می شوند.
با شناخت انواع استارتاپ ها، کارآفرینان می توانند مسیر مناسبی را برای توسعه کسب وکار خود انتخاب کنند.